کیهان: یادتان نیست که میگفتید حتی یک قطره نفت هم نمیتوانیم بفروشیم؟!
تاریخ انتشار: ۸ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۱۶۷۹۰
روزنامه اعتماد با طرح این سؤال که «بالاخره در این کشور نفت میفروشیم یا در جنگ اقتصادی هستیم؟»، مینویسد: «خبرگزاری دولت مقصر وضعیت آشفته بازار ارز را به گردن آنچه «شرایط ویژه کشور» خوانده انداخته و گفته که «نمایندگانی که در جلسه امروز به بیان دیدگاه های خود پرداختند، شرایط ویژه کشور و قرار گرفتن دولت در جنگ سخت اقتصادی را نادیده گرفتند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این نخستین مرتبه نیست که دولت سیزدهم و رسانههای حامی آن، به هنگام نابسامانی و آشفتگی بازار، «جنگ اقتصادی» را مورد اشاره قرار می دهند؛ اما در عین حال در برخی مواقع مانند هفته دولت، به افزایش فروش نفت و بازگشت پول حاصل از آن اشاره و بر آن تأکید می کنند.
وزیر نفت هفته گذشته گفته بود که «در حوزه نفت در کانال تولید روزانه سه میلیون بشکه نفت قرار گرفتیم.» این گفته های وزیر نفت از سوی رسانه های حامی دولت مورد استقبال قرار گرفت و با آب و تاب به آن پرداختند و این خبر را دستاوردی برای دولت آن هم بدون «برجام» دانستند.
دی ماه پارسال، ابراهیم رییسی در یک گفت وگوی تلویزیونی و هنگامی که میخواست به دستاوردهای دولتش اشاره کند، تاکید کرد که «صادرات نفتی ایران به حدی افزایش یافته که ما دیگر نگران صادرات آن نیستیم، صادرات نفت در دولت سیزدهم 40 درصد افزایش یافته و پول حاصل از صادرات نیز در حال بازگشت به کشور است.»
احسان خاندوزی وزیر اقتصاد هم مرداد گذشته گفته بود «با توجه به افزایش صادرات نفتی و نرخ تبدیل ارزی در قانون بودجه سال 1401، شاهد افزایش 580 درصدی وصول درآمد حاصل از صادرات نفت و میعانات به خزانه در چهار ماه نخست امسال بودیم.»
اما نیمه آبان ماه گذشته وقتی قیمت دلار رو به افزایش گذاشته بود، خبرگزاری ایرنا در گزارشی از جنگ اقتصادی سخن گفت و افزایش نرخ ارز را به این موضوع ربط داد؛ «جنگی ترکیبی که با پمپاژ دروغ از رسانه های معاند تا فضای مجازی تلاش کرد شعله جنگ داخلی و تجزیه را دنبال کند حالا قصد دارد تا با پمپاژ شایعه در بازارهای مالی پازلی دیگر از این جنگ را این بار در عرصه اقتصادی دنبال کند. بانک مرکزی و وزارت امور اقتصادی و دارایی به عنوان میداندار اصلی این هجمه اقتصادی بسته ای چند وجهی را برای مقابله با این هجمه پیش بینی کردند و رویکردی مبتنی بر واقعیت های اقتصادی در مواجهه با این جنگ اقتصادی اتخاذ کرده است.»
اگر خبرگزاری ها و رسانه های حامی دولت را معیار قرار دهیم، هنگام فهرست کردن دستاوردهای دولت، تولید و فروش نفت افزایش می یابد و پول آن هم مرتبا وارد کشور می شود اما به وقت انتقادات از نحوه مدیریت دولت، ناگهان «جنگ سخت اقتصادی» شروع می شود و مشخص نیست که نهایتا فروش نفت و ورود پول های ناشی از آن افزایش داشته یا جنگ اقتصادی اوج گرفته است؟ غالبا علاوه بر زمانهای اعلام دستاوردها، زمانی هم که دولتی ها و حامیانش بخواهند به دولت روحانی حمله کنند، فروش نفت و درآمدهای وصول شده حاصل از آن هم افزایش می یابد اما وقتی حرف از انتقاد و نقد به مدیریت می شود، «جنگ اقتصادی» است که شدید می شود. بالاخره نتیجه این همه افزایش فروش و ورود درآمدهای ناشی از آن، باید تاثیری هم بر وضع بازار داشته باشد».
این تحلیل روزنامه اعتماد را میتوان نوع فاحشی از «تجاهلالعارف» توصیف کرد. چه این که گردانندگان این روزنامه خبر دارند صادرات نفت در دولت روحانی تا زیر 200 هزار بشکه هم سقوط کرد و آقای نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه در مقطعی گفت «حتی یک قطره نفت هم نمیتوانیم بفروشیم». اما دولت جدید تدریجاً موفق شد بخشی از صادرات نفت را احیا کند و به طور متوسط به 1/2 تا 1/5 میلیون بشکه در روز برساند.
در عین حال ریلگذاری اقتصاد کشور در دولت روحانی (با دورریز انبوه یارانهای) به نحوی بود که باید 2/5 میلیون بشکه نفت فروخته شود تا بتوان با حیف و میل انبوه یارانه پنهان در قیمت ارز و کالاهای مختلف، قیمتها را به شکل نمایشی و سرکوب شده پایین نگه داشت. نمونه این مدیریت خسارتبار را در بازی ناشیانه با قیمت بنزین و ارز و پیامدهای زیانبار آن برای بلندمدت اقتصاد کشور مشاهده کرد.
در واقع دولت سابق اگر سیاستگذاری درستی در مدیریت اقتصادی و منابع ارزی و همچنین فاصله گرفتن از وابستگی مطلق به صادرات نفت داشت، کشور را گرفتار کسریهای درآمدی شدید و پیامدهای آن نمیکرد.
یادآور میشود تعبیر«جنگ اقتصادی»، تعبیر شخص آقای روحانی و دولتمردان اوست که با ادعای برداشتن سایه جنگ، کشور را در کام جنگ ترکیبی (از جمله اقتصادی) کشاندند و به جای تنوع بخشی صادرات و شرکای تجاری و اقتصادی، در همان مسیری قدم برداشتند که دشمن میخواست. این البته،غیر از خیانتی است که طیف افراطیون مدعی اصلاحات، پس از شکست در فتنه سیاسی سال 1388، با دادن آدرس تحریمها به دشمن مرتکب شوند.
2323
کد خبر 1712292منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: روزنامه کیهان صادرات نفت حسن روحانی سیدابراهیم رئیسی جنگ اقتصادی صادرات نفت فروش نفت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۱۶۷۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا بورس درجا میزند؟!
حمید میرمعینی در خصوص عوامل رشد بورس در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری علم و فناوری آنا گفت: با درایت مسئولین شرایط بحرانی منطقه مدیریت و از تنشهای سیاسی کاسته شد؛ در شرایطی که وجود داشت فراز و فرودهای اقتصادی طبیعی بود، اما با شرایط فعلی میتوان به رشد بازار سرمایه امیدوار بود.
کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: بازار سرمایه ایران پتانسیل این را دارد که در همین شرایط کمک حال اقتصاد ایران باشد؛ بر اساس شعار سال که از سوی رهبر معظم انقلاب، جهش تولد با مشارکت مردم تعیین شده است، بورس میتواند محلی مناسب برای مشارکت سرمایهای عمومی در تولید باشد.
میرمعینی تصریح کرد: در صورت تعیین سیاستهای درست و کارسازی مناسب دولت، بازار سرمایه محل مناسبی برای تعالی اقتصاد کشور است و قطعا سرمایهگذاران منتفع خواهند شد. نکته حائز اهمیت توجه به تامین عوامل محرک بازار سرمایه است. در اولین نگاه واجب است که نسبت به مدیریت شرایط تحریمها چاره اندیشی دقیق انجام گیرد.
وی ادامه داد: در بحث سیاست گذاریهای اقتصادی نیز توجه به بحث کسری بودجه حائز اهمیت است چرا که تاکنون نیز این موضوع باعث آسیب زیادی به اتصاد کشور شده است. نحوه جبران کسری بودجه بسیار مهم است و اگر درست انجام نشود، شاهد تورم افسار گسیختهای خواهیم بود که اثر زیادی بر بازده شرکتهای بورسی خواهد داشت.
نرخ بهره بالای بانکی و تامین سرمایه
این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: در بحث سیاستهای پولی از جمله افزایش نرخ بهره بانکی، سیاستهای دولت موجب شده است که بخشی از نقدینگی جامعه به سوی سپرده گذاری حرکت کند؛ این موضوع موجب میشود که نرخ تامین مالی برای پروژههای اقتصادی به شدت افزایش یابد.
وی تاکید کرد: در حال حاضر نرخ بهرهای که سرمایه با آن به دست تولید کننده و یا هر متقاضی میرسد کمتر از ۴۰ درصد نیست؛ بنابراین سرعت گردش مالی کاهش مییابد و معوقات بانکی نیز افزایش خواهند یافت. این چرخه معیوب به راحتی میتواند بانکها را در انجام تامین مالی فلج و اقتصاد کشور را دچار آسیب کنند.
نقش بازار سرمایه در اقتصاد چیست
میرمعینی تصریح کرد: در صورتی که در دولت تصمیم به رونق بازار سرمایه داشت باشد، بورس این قدرت را دارد که فصل جدیدی در گردش نقدینگی کشور بگشاید؛ همچنین اگر بازار سرمایه بتواند این جریان نقدینگی را به درستی به سمت تولید هدایت کند، میتوان تولید کشور را متحول کرد.
وی ادامه داد: دولت باید با انجام مانورهای اقتصادی مناسب در جهت تقویت بازار سرمایه بکوشد چرا که تنها عاملی که میتواند به سرعت تولید ناخالص ملی ما و دیگر فاکتورهای اقتصادی را متحول کند بازار سرمایه است. در خصوص سیاستهای دولت که منجر به تامین بازار سرمایه میشود میتوان به کاهش نرخ بهره بانکی اشاره نمود که میتواند جریان نقدینگی را به سوی بازار جذب کند.
دلار نیمایی و رانتی عظیم
این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: کاهش نرخ بهره تامین سرمایه در فصول ارزش گذاری داراییهای مالی هم موجب میشود نرخ بازه مورد انتظار در تناسب با آن کاهش یابد. دومین موضوع افزایش نرخ دلار نیمایی و نزدیک کردن آن به بازار آزاد است. شایان ذکر است که از رانت عظیم دلار نیمایی فقط عدهای خاص منتفع میشوند و در نهایت کالایی که با نرخ ارز نیمایی وارد میشوئد با قیمت بازاری به دست مصرف کنندگان میرسد.
وی ادامه داد: در شرایطی که کار به دلار نیمایی متصل است صادر کنندهای که با هزار زحمت و خاک خوردن محصولی صادراتی را تولید کرده و در خارج از کشور به فروش رسانده است، زمان تسویه حساب ارزی خود از سود زحمت خود بر خلاف واردکنندهای که صرفا دلالی کرده است بی نصیب میمانند.
میرمعینی تاکید کرد: اگر قیمت دلار نیمایی به بازار آزاد نزدیک شود به راحتی شاهد رشد در شرکتهای بورسی صادرات محور خواهیم بود. همچنین لغو قیمت گذاری دستوری نیز از دیگر عوامل موثر بر بورس است؛ به دلیل اینکه در شرایط قیمت گذاری دستوری کسی بجز دلال منتفع نمیشود. با قیمت گذاری دستوری تولید کننده با ضرر تولید میکند و نهایتا مصرف کننده نیز کالا را با قیمت بالا میخرد.
این کارشناس بازار سرمایه گفت: به عنوان چهارمین مورد موثر بر بازارسرمایه میتوان به واگذاری شرکتهای کم بازده دولتی به بخش خصوصی مانند خودروسازان اشاره کرد. پنجمین عامل که به عنوان یک عامل متحرک بسیار حائز اهمیت است تجدید ارزیابی داراییهای شرکتهای بورسی است که در بروز رسانی ترازنامههای آنها و حدود فعالیتشان تاثیر میگذارد.
وی در پایان تاکید کرد: تمام این موارد به اراده دولت باز میگردد. اهالی بازار سرمایه هم اکنون سه سال است که از جاماندگی این بازار گله میکنند و این موضوع به نظر من هیچ دلیلی بجز ضعف در تصمیمگیری و بی میلی دولت به رشد بورس ندارد.
انتهای پیام/